میقات

زمان و مکانی برای برایِ او بودن ...

میقات

زمان و مکانی برای برایِ او بودن ...

140 نیمه شب تا فردا

شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ

شاید راهنمایی بودم، دقیق یادم نیست! مثل این چالش های وبلاگی ای که راه میندازن دوستان، منم افتاده بودم تو یک چالش خنده دار. این چالش اینطور بود که مثلا نشسته بودم سر درس یا مثلا سر سفره، من یک دفعه به ذهنم می رسید که میشه فلان چیز رو اختراع کرد با فلان کاربرد. بعد چند ساعت بعد یا چند روز بعد یکهو گوینده خبر تلویزیون میومد می گفت مخترعین فلان کشور موفق به اختراع فلان دستگاه شده اند. در اینجا اول من اخم میکردم و میرفتم تو فاز غر زدن که من قبول ندارم چرا زودتر از من اختراعش کردید و بعد خانواده می زدند زیر خنده که حالا چیز برای اختراع کردن زیاده غصه نخور.

این فلان ، فلان هایی که نوشتم عمق تاثیر گذر زمان رو نشون میده چون به واقع مدت ها بود فراموشش کرده بودم. تا مدتی قبل که بعد صحبت هایی با آقای بابا و مامان خانم، به ذهنم رسید که واقعا چی میشد اگه خاطرات هم مثل خیلی از صفات و بیماری ها، قابلیت انتقال از راه وراثت یا ژنوم رو داشتند. واقعا شلم شوربایی میشدا!

امروز وبلاگ یکی از خواننده ها رو نگاه میکردم که رسیدم به +این مطلب . امیدوارم دانشمندان و محققین گرامی این یکی ایده رو دیگه حقیقتا بی خیال بشن.


#برای بنده همون خلاصه ش کافی بود برام حقیقتا! با تشکر


سنجاقـ ـَک:

روباه است دیگر!

آدم باید خودش حواسش جمع باشد.


نیمه شب فردا نوشت:

انتشار این مطلب با یک روز تاخیر انجام شد چون جناب بیان عکس رو بارگذاری نمیکرد.

  • فاطمه غلامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">