میقات

زمان و مکانی برای برایِ او بودن ...

میقات

زمان و مکانی برای برایِ او بودن ...

خوب شد کارد و ترنج ندادن دستم!

پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ب.ظ
همه انگشتای دست چپم رو با هویه سوزوندم و ایضا همه انگشتای دست راستم رو با چسب حرارتی. هویه رو اولین بار بود دست میگرفتم، چسب حرارتی هم چون عجله داشتم برم خرید داغ داغ اضافه هاش رو میگرفتم. اون وسط مامان خانم هم به ازای هر اوف گفتن من میفرمودند «ایراد نداره در عوض یاد میگیری». آبجی جان هم در راستای همدردی میگفت «مثل مدینه شدی که همه انگشتاشو برید».

#یه مگه کوری خاصی تو کلامش بود اصلا. زین پس یادم باشه قدر «مگه عاشقی؟!» های مامان خانم رو بیشتر بدونم!
#دفترچه انتخاب رشته اومد. نمیشد اول نتیجه آزمون رو اعلام کنن ما خیالمون راحت بشه که از آخر اول شدیم و تمام :/
  • فاطمه غلامی

نظرات (۱)

  • مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
  • هفته ی دیگه بعد اعلام نتایج بیایم شیرینی بگیریم و تمام آبجی خانوم=)))
    پاسخ:
    بی شیرینی ماندی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">