آخرین مطلب + دو اطلاعیه
چهار روزی هست که مشغول مرتب کردن طرح و الگوهای دانلود شده هستم اما تمامی ندارند گویا. هر پوشه ای که باز می کنم داخلش پوشه ای دیگر هست که احتمالا درون آن هم یک پوشه دیگر خودنمایی خواهد کرد. مشغول درس های ارشد بودم و هر از چندگاهی طرحی که می دیدم ذخیره میکردم روی دسکتاپ. دسکتاپ که پر می شد طرح ها می رفت در پوشه و روز از نو. حالا پوشه را که به امید طرح نمد باز می کنم، یک خروار عکس از فیمو و چرم و پارچه تحویلم می دهد. عکس های خبری که بماند دیگر! یک چیزی مینویسم بین خودمان بماند. حس می کنم عکس ها کنایه می زنند به احوال دلم. آنقدر انبار کرده ام درونش که گاهی خودم هم می مانم وسط این بازار شام چه می خواهم. باید بنشینم و حسابی به دادش برسم!
عید فطر سال قبل آمدم اینجا. عمر وبلاگ های قبلی دو سال بود و همیشه عنوان وبلاگ بعدی قبل از مطلب خداحافظی معلوم. اما حالا در حالی از این وبلاگ یک ساله ام با شما خداحافظی می کنم که نامی در ذهنم برای دفترچه یادداشت آینده ام موجود نیست. شاید همین فردا به نتیجه رسیدم، شاید یک هفته دیگر و شاید یک ماه. از همراهی همگی دوستان مخصوصا دوستانی که یادداشت های حقیر خلاف میل و اعتقاد قلبی شان بوده اما همچنان با محبت و بزرگواری شان شرمنده ام نموده اند سپاسگزارم. از حلالیت های دم آخری خوشم نمی آید اما در کل اگر احیانا خوبی دیدید، کم بود و اگر بدی دیدید که صد در صد دیدید، زیاد بود. شما دعا کنید به برکت این عید و اعیاد پیش رو بر خوبی حقیر افزوده و از بدی هایم کاسته شود.
فی امان الله
یا علی
+
